حدود 32 درصد دانش آموزان کشور در مدارس خاص تحصیل می کنند. مدارس خاص عبارتند از استعداد درخشان، نمونه دولتی، ایثارگران، شاهد و .... . این مدارس انواع بسیاری دارند که برخی به خاطر مسائل جغرافیایی تشکیل شده اند مثل مدارس عشایری و خارج از کشور، برخی دارای برنامه خاص هستند مثل مدارس ورزش، برخی به جهت ساختار مدیریتی مثل مدارس هیئت امنایی و ... . اما ریشه بحث کجاست؟ مسلما نمی توان ریشه واحدی برای شکل گیری و ظهور این مدارس بیان کرد. بنابراین لازم است تا خاستگاه این مدارس طبقه بندی شوند.
از سوی دیگر اکنون این تنوع مسائلی را پیش روی جامعه آموزشی قرار داده است. در بحث پیرامون تنوع باید در نظر داشت که تنوع آموزشی به نظر می رسد که امری درست و پسندیده است. چرا که نیازها، استعدادها و انتخاب ها متفاوت هستند و عدالت اقتضا می کند در شرایط نابرابر موجه، نابرابر و متفاوت عمل کنیم. اما باید توجه داشت که تنوع مدارس صرفا یکی از روش های تنوع آموزشی است. در عین حال برخی از انواع مدارس هیچ نوع تفاوت آموزشی را بازتاب نمی دهند. از یک سو باید به تفات در نیازها و استعدادها و انتخاب های آزادانه توجه داشت و از سوی دیگر به فرصت برابر، امکان استفاده از فرصت برابر، توازن و تعادل کلی نظام آموزشی و به تبع موقعیت های اجتماعی آتی، تامین حداقل قابل قبول از کیفیت آموزشی باید توجه کرد.
مسلما تنوع آموزشی در شرایط کنونی نیازمند وجود معلمان و ستادی است که بتوانند در یک مدرسه، متفاوت عمل کنند و چنین ظرفیتی فعلا مشاهده نمی شود. گرچه می توان به صورت آزمایشی در مدارس مستعد این امر، اقدام به آزمایش کرد. در نتیجه فعلا تنوع مدارس را می پذیریم. اما برای حل مسئله و تحلیل مسئله تنوع مدارس باید به چند نکته توجه داشت:
1. مسئله تنوع مدارس مثل همه مسائل اجتماعی، جزیره ای جدا نیست. پس باید در ارتباط با سایر مسائل تحلیل شود. لذا تعیین مرز مسئله اهمیت دارد. تنوع مدارس با مسائلی نظیر، مشارکت مردمی، تامین مالی و مالکیت مدارس، شغل، انتظارات اجتماعی، مدیریت و سیاستگذاری علم در کشور،تربیت، برنامه درسی و .... در ارتباط است.
2. گرچه نمی توان فعلا به تنوع آموزشی به صورت بنیادین پرداخت اما جهت گیری تنوع مدارس باید به سمت تنوع آموزشی باشد.
3. انواع مدارس را باید ضمن تحلیل انفرادی، در تعامل با هم نیز مورد ارزشیابی قرار داد چرا که دچار تعارض کارکردی می باشند و بر هم اثر می گذارند.
4. متاسفانه در این زمینه با نقص جدی گزارشات کارشناسی و پژوهش های علمی مواجه هستیم. برای بحث پیرامون تنوع مدارس، لازم است پژوهش های بسیاری، کمک کار تصمیم سازی قرار گیرد. شاید گزارشات و پژوهش های در دسترس پیرامون این مسئله را نتوان به عدد انگشتان دست ها دانست. بنابراین تصمیم سازی و تصمیم گیری بدون پختگی کارشناسی، در لبه پرتگاه خواهد بود.
5. در استفاده از تجارب سایر کشورها، باید ضمن شناخت انواع مسیرها، به شدت احتیاط کرد و بدون ارزشیابی هدف مدار، اقتباس صورت نگیرد.