مقدمه:
اینکه عدالت چیست در نگاه های مختلف، ماهیت مختلفی به خود گرفته است اما همواره یک وضع مطلوب، مقصود جوامع به عنوان عدالت بوده است.
این مساله در حوزه برنامه ریزی نیز مورد توجه بوده است و موجب شده تا به علت تنوع محیطی و متغیرهای متنوع آن، برنامه ریزی های کلان و بخشی نواقص خود را بروز داده و حوزه برنامه ریزی منطقه ای ظهور کرده و روز به روز به قوت و گستره آن افزوده می شود.
از جمله برنامه های منطقه ای، آمایش سرزمینی است که یکی از دلایل ظهور آن، مساله تحقق عدالت اجتماعی خصوصا در معنای تعادل و توازن بوده است. اما با توجه به این مساله هنوز برنامه های منطقه ای از جمله آمایش سرزمینی، نتوانسته اند حد کفایت عدالت اجتماعی و تعادل را نشان دهند.
در این مقاله سعی شده است تا محل تعارض را در بین سه تئوری عدالت نشان دهیم. اساس مساله در تعارض رشد و تعادل است. این همان چیزی است که محل نزاع دو مکتب لیبرالیسم و سوسیالیسم است.