این عنوان، عنوان مقاله ای از مایکل والزر است که در مجموعه مقالات عدالت اقتصادی به کوشش و ترجمه دکتر محمد نعمتی و همکارانش توسط نشر دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. در ادامه نکاتی از این مقاله ارائه می شود:
جامعه انسانی جامعه ای توزیعی است. (آیا واقعا عدالت را می توان در قالب عدالت توزیعی تعریف کرد؟ آیا همواره انسان ها، در حال مبادله هستند؟). اگر موضوع عدالت اجتماعی را همه بایسته های تعاملاتی بین افراد بدانیم، هر نوع وضعیتی می تواند نوعی مبادله یا توزیع باشد.
پس از اقتصاد تهاتری، پول متداول ترین ابزار مبادله شد و مکانیسم توزیع کالاهای اجتماعی نیز بازار بود. البته بازار هرگز نتوانست نظام توزیعی کاملی به شمار آید. پس می توان پرسید در کنار بازار یا جایگزین بازار کدام نهاد یا نهادهای دیگری می توان متصور شد؟ توزیع را چه کسی انجام می دهد؟
والزر معتقد است چه وحدت در معیارهای توزیع و چه تکثرشان را بپذیریم باید برای این پذیرش دلیل داشته باشیم. رالز با ترسیم یک وضعیت نخستین فرضی، نظام توزیع خاصی را مطرح می کند اما از نظر والزر، تعهد بی طرفی افراد در این شرایط فرضی مهم نیست. مهم آن است که انسان های واقعی چه چیزی را عدالت می دانند. او عدالت را ساخته دست بشر می داند که نمی توان آن را تنها به یک روش ساخت. اصول عدالت در قالبی تکثرگرایانه قرار دارد. خیرهای اجتماعی مختلف باید مطابق با رویه های مختلف و توسط عوامل مختلف، به دلایل مختلف توزیع شوند و همه این تفاوت ها از درک متفاوت از خیرهای اجتماعی سرچشمه می گیرد.
افراد خیرهای اجتماعی را در میان سایر افراد توزیع می کنند. آن ها خیر را ادراک یا اعتبار و خلق می کنند و سپس به توزیع آن ها می پردازند. اهمیت ادراک و اعتبار به آن است که الگوهای توزیع مطابق با مفاهیم مشترک چیستی و علت وجود خیرها تعیین می شوند.
والزر نظریه خیرها را مبتنی بر 6 گزاره توضیح می دهد:
- همه خیرهای مورد نظر در عدالت توزیعی، خیرهای اجتماعی هستند؛ خیرهایی که به صورت مشترک و فرهنگی به عنوان خیر تلقی می شوند. (خیرهای خداوند از این قاعده مستثنی هستند.) لذا خیرها در جوامع مختلف دارای معانی متفاوتی هستند.
- هویت انسان ها چیزی جز مبادلات و مالکیت ها و اعتبار خیرها نیست.
- مجموعه واحدی از خیرهای اولیه یا اساسی به هیچ وجه قابل تصور نیست.
- تصور هر خیری و معنای آن، نحوه توزیع را نیز در خود دارد. مثل آنچه که آمارتیاسن بیان کرد، سوال از برابری در چه، سوال از چرایی برابری را در خود پاسخ می دهد.
- معنای اجتماعی از خیر و توزیع در طول زمان تغییر می کند.
- هنگامی که معانی متمایز است، توزیع ها هم باید مستقل باشد. هر خیر خاص یا مجموعه ای از خیرها تا حدودی یک محدوده توزیعی را تشکیل می دهد که در آن تنها معیارها و ترتیبات خاص، مناسب و درخور است.
وی خصوصا با توجه به گزاره ششم، مساله انحصار و سلطه در خیرها را مطرح می کند. کسی که صاحب خیری است که دیگران ندارند، انحصار دارد. اگر مالکیت آن خیر در یک عرصه، موجب شود که فرد مواهب سایر عرصه ها را هم به اختیار بگیرد، سلطه رخ می دهد. والزر انحصار را می پذیرد اما سلطه را خیر. وی در برابری پیچیده به دنبال آن است که مکانیسم های تبدیل خیرها در عرصه های مختلف که به سلطه منجر می شود را بشکند و محدود سازد اما برخلاف برابری ساده، انحصار در خیرات را در یک تکثر اجتماعی می پذیرد. انحصار در یک خیر لزوما بد نیست، استبداد و تلاش برای استفاده از یک خیر برای حاکمیت بر همه خیرها بد است. رژیم برابری پیچیده نقطه مقابل استبداد است.
او سه اصل توزیعی را بیان می کند که به صورت انفرادی ناقص هستند اما در یک ترکیب، می توانند به سمت تحقق برابری پیچیده حرکت کنند: نیاز، شایستگی و مبادله آزاد.