تالیف این کتاب به کوشش دکتر عادل پیغامی، محمد صادق تراب زاده جهرمی و سید علیرضا سجادیه صورت گرفته است.
کتاب عدالت اجتماعی، توسط خانم نجمه کیخا به نگارش درآمده است و انتشارات کانون اندیشه جوان و انتشارات اندیشه پویا آن را به چاپ رسانده اند. در این کتاب سعی شده است تا عدالت اجتماعی از منظر شهید مطهری به صورت بسیار ساده و مختصر بیان شود.
این کتاب شامل 8 فصل است: چیستی عدالت اجتماعی (توان؛ مساوات؛ اعطای حق)؛ اقسام عدالت (و مساله نسبیت عدالت)؛ مبانی عدالت اجتماعی (اعتباریات؛ اصالت فرد و جامعه؛ انسان شناسی)؛ جایگاه ارزشی عدالت اجتماعی (دین و عدالت، اخلاق و عدالت)؛ زمینه های تحقق عدالت اجتماعی (ایمان، نظم و آزادی، تربیت)؛ موجبات عدالت اجتماعی (قانون، اجرا و تنفیذ، آگاهی مردم به حقوق خویش)؛ آثار و نتایج عدالت؛ عدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران.
اگر بخواهم به صورت اجمالی این کتاب را معرفی کنم، باید گفت که نویسنده اقدام به فیش برداری گسترده و جمع بندی ساده و مختصری از بیانات پراکنده شهید مطهری در باب عدالت اجتماعی کرده است. برای خواننده مبتدی که می خواهد وارد فضای عدالت پژوهی شود، مطالبی جالب است و گستره بحث عدالت را تا حد زیادی نشان می دهد. از اعتباریات و انسان شناسی گرفته تا الزامات تحقق عدالت و ... .
مسلما نویسنده خود متمرکز بر مساله عدالت نبوده است و نتوانسته با عمق خوبی، بین مباحث جمع کند. اغتشاش مفهومی عدالت، خلط هر حسنی با عدالت و ... از مصادیق عدم تمرکز نویسنده بر مساله عدالت است. گرچه وی توانسته عمده مباحث پراکنده شهید مطهری را از کتب مختلف جمع آوری و جمع بندی نماید.
نکته مهمی که در اینجا باید متذکر شد این است که در کنار ارزشمند بودن این اثر، هر گاه بخواهیم موضوعی را از منظر اندیشمندی بنویسیم باید ابتدا بر آراء وی تسلط یابیم و سپس موضوع را از دریچه نگاه وی، مبتنی بر مبانی وی و مستند به گفتار و نوشتار او از نو و از خود تقریر کنیم. این امر گویا در این کتاب اتفاق نیفتاده است.
در نهایت نویسنده در مطلبی با عنوان پس گفتار، نظریه شهید مطهری و دو اصل رالز را مشابه هم دیده و سپس بیان کرده است که البته شهید مطهری مبتنی بر مبادی دینی چنین حرف عمیقی زده است. در حالی که اساسا این مقایسه اجحافی بزرگ بر شهید مطهری محسوب می شود. چرا که برای مقایسه باید حداقلی از شباهت وجود داشته باشد. فاصله این دو نظریه آن قدر زیاد است که مقایسه بین آنان وجهی ندارد. ضمنا این تحلیل نویسنده نشان از عدم فهم نگاه شهید مطهری و رالز به عدالت توسط ایشان است.