صدای پای عدالت

صدای پای عدالت
در این وبلاگ تلاش دارم در سه حوزه مطالبی را در دسترس مخاطبان محترم قرار دهم:
1. عدالت اجتماعی
2. خط مشی
3. آموزش و پرورش
این سه، محور فعالیت های بنده در مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام است.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خط مشی گذاری آموزشی» ثبت شده است

تشریح مساله واقعی

سازمان ها و نهادهای مختلفی در کشور، درگیر امر آموزش و تعلیم هستند. برخی به صورت مستقیم، ماموریت آموزش  و تعلیم را بر عهده دارند و برخی به صورت فرعی. در این میان، نهادهای درگیر امر آموزش، برخی سیاستگذارند و برخی مجری و برخی مسؤول ارزشیابی و کنترل و ... . شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش و .... همگی درگیر مساله هستند.

در این میان، دو چیز چندان واضح یا مورد اتفاق نیست:

1.       میزان و نحوه ورود هر نهاد و سازمان در امر آموزش

2.       نسبت نحوه ورود هر نهاد و سازمان با سایر نهادها و سازمان­ها

با توجه به اینکه تفکیک میان نقش­های اجرایی و سیاستگذارانه چندان به صورت کلی و مطلق ممکن به نظر نمی­رسد، لازم می­آید تا به جای تفکیک عملکرد سازمان­ها به صورت کلی، برای هر خط­مشی آموزشی، شبکه­ای از بازیگران خط­مشی ترسیم شده و ضمن تعریف میزان و نحوه ورود هر نهاد و سازمان در خط­مشی مربوطه، نسبت میان این نهادها و سازمان­ها نیز تعریف گردد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۳۰
محمد صادق تراب زاده جهرمی

برای اینکه بتوانیم بحثی از خط مشی گذاری بیان کنیم، ابتدا لازم است که جایگاه خط مشی گذاری را در مجموعه دانش مدیریت دولتی طرح کنیم. شاید بتوان گفت که با سه سطح عمل در حوزه مدیریت دولتی مواجهیم:

  1. مدیریت دولتی جامعه: به تنظیم ترتیبات اجتماعی از ناحیه دولت به صورت پایدار و برای تحقق ارزش های اجتماعی می پردازد.
  2. خط مشی گذاری عمومی: به مسائلی که شانیت عمومی دارند توجه می شود ولو اینکه مصداق آن یک نفر باشد. در عملکرد ترتیبات اجتماعی، مسائلی بروز می کند که لازم است مجموعه اقداماتی برای مواجهه با این مسائل به صورت جداگانه پرداخته شود. لذا ممکن است بلند مدت باشد اما ثابت نیست بلکه به تناسب تغییرات مساله، تغییر می کند. برای اجرای آن نیز البته باید بازتنظیمی در ترتیبات اجتماعی رخ دهد و تصمیماتی در قالب آیین نامه ها تدوین شوند.
  3. مدیریت سازمان های دولتی.

اما در بخش دوم که ناظر به حوزه خط مشی گذاری است، می توان به دو صورت کلی خط مشی گذاری نمود:

  1. خط مشی گذاری بر مبنای نگاه فقدان-وجدان: در اینجا اصل نگاه آن است که چیزی وجود ندارد و ما باید آن را به کسانی که ندارند و فاقد هستند، بدهیم. لذا خط مشی گذاری با نگاه انتقال و ایجاد از سوی ماست. که خود بر دو نوع می باشد: نوع اول: کاملا مکانیکی است که می گوییم بشود، قانون وضع می کنیم و در صورت تخلف، مجازات می کنیم. این نگاه در رشته حقوق و فضای مکتب کلاسیک مدیریت بیشتر به چشم می خورد. نوع دوم عبارتست از نگاهی نرم اما مبتنی بر تغییر انگیزه ها. در این نگاه از طریق چینش قواعد بازی، در نظر گرفتن انگیزه بازیگران و تحریک آنان بر اساس منافع خود، آن ها را تحریک به انتخاب هایی می کنیم که از قبل در سناریوهای ما موجود بوده است. (مبتنی بر اعتباریات فقدان-وجدان)
  2. خط مشی گذاری بر مبنای نگاه اعداد در غیب-ظهور: در این نگاه، فرض بر این است که جامعه هدف ما از فقدان رنج نمی برد بلکه چیزی را در خود دارد که از آن غافل است و حجابی بر آن دارد. خط مشی گذاری در این زمینه آن است که شرایط آگاهی بخشی فراهم شود تا فرد به داشته های خود آگاه شود و پس از آگاهی، خود به صورت آگاهانه، داشته خود را ظهور می دهد. (مبتنی بر اعتباریات غیب و ظهور)

البته این بحث در حوزه مباحث عرفانی و تعلیم و تربیت ملموس است اما اینکه مثلا در توزیع منابع مادی باید چه کرد و چقدر تطبیق دارد، هنوز ناملموس است.

این مطلب رو پس از قرار دادن در وبلاگ برای دوستانی ارسال کرده ام که پاسخ آن ها را در ادامه مطلب قرار می دهم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۳ ، ۱۵:۱۲
محمد صادق تراب زاده جهرمی

چکیده:

کمبود منابع در آموزش و پرورش، ناظر بر کارایی داخلی و تغییرات روز افزون محیطی ناظر بر کارایی خارجی آن است که نشانگر ارتباط و تعامل حوزه خط مشی گذاری با اقتصاد آموزش و پرورش است. این ارتباط و تعامل، نیازمند ابزارهایی است که در شرایط بهینگی ما را به تحقق اهداف نزدیک نماید. از جمله این ابزارها و روش­ها، ظرفیت سازی در فرایند خط مشی گذاری آموزش و پرورش است که در جهت دهی به تاثیرات خط مشی گذاری بر اقتصاد آموزش و پرورش و نیز تقویت آن موثر است.

«نظریه برنامه» امکانی است که کاربرد آن در فرایند خط مشی گذاری می تواند، ظرفیت این سیستم را در تاثیر بر اقتصاد آموزش و پرورش ارتقاء داده و اهداف ناظر بر کارایی داخلی و خارجی را محقق سازد. نظریه برنامه به دنبال تدوین زنجیره عللی است که مداخلات و خط مشی ها را به هدف مقصود آنها متصل ساخته و امکان ارزیابی و بهبود فرایند و ماهیت خط مشی گذاری را فراهم می سازد.

این مقاله، از حیث هدف، کاربردی و از حیث داده ها، کیفی است. جمع آوری داده ها نیز، از طریق مطالعات اسنادی است.



مولفین: محمد صادق تراب زاده، حیدر تورانی
این مقاله در کنفرانس آیسسکو ارائه شد.

دریافت فایل مقاله



 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۱ ، ۲۰:۴۷
محمد صادق تراب زاده جهرمی