رابطه عدالت اجتماعی و مدیریت جهادی
1. جوهره مدیریت جهادی چیست؟ جهد و نهایت تلاش در یک موضوع+ مبارزه در مقابل دشمن
1.1. معنای جهد را میتوان فهمید اما مبارزه با دشمن، اشعار به شرایط و جهت گیری خاصی دارد. حداقل معنا از شرایط خاص مبارزه با دشمن، توجه به اولویت های زمان مبارزه است. از سوی دیگر باید دقت داشت که دشمن در حال طراحی نقشه و ضربه زدن است. در حقیقت، جهد همان صورت است و مبارزه با دشمن، جهت است. اما این معنا نیاز به موادی دارد که صورت و جهت را بر خود سوار کند. یکی از این مواد، عدالت اجتماعی است.
2. برای مبارزه با دشمن می توان به دو رویکرد اشاره کرد: 1. ارتقاء استحکام داخلی برای جلوگیری از ضعف داخلی و رفع خلل ها و منافذ ورود دشمن. 2. ارتقاء تکنولوژی مقابله.
3. عدالت اجتماعی از دو حیث نظری و عملی قابل بحث است: نظریه پردازی عدالت اجتماعی+ اقامه عدالت اجتماعی
3.1. موضوع عدالت اجتماعی مقابله با ظلم و باطل در نظام تعاملات
و روابط اجتماعی است.
4. جایگاه عدالت اجتماعی در جهاد: ارتقاء استحکام داخلی در نهایت خود+ ساخت الگویی از جامعه مطلوب به عنوان ابزار هجوم به دشمن.
5. محل اثر مدیریت جهادی بر عدالت اجتماعی: مدیریت جهادی در تولید علم + مدیریت جهادی در اقامه عدالت اجتماعی
5.1. مدیریت جهادی در تولید علم عدالت اجتماعی:
5.1.1. در جهت گیری
5.1.2. در محتوا
5.1.3. در فرم و قالب
5.2. مدیریت جهادی در اقامه عدالت اجتماعی
5.2.1. شناخت اولویت های اقامه عدالت:
5.2.1.1. حداقل هایی از عدالت که دشمن بر روی آن ها نظر دارد تا از آن مسیر، استحکام داخلی ما را محل خدشه قرار دهد. مثل اعتماد مردم به نظام و ...
5.2.1.1.1. لزوم شناسایی اولویت های ممکنه دشمن برای حمله
5.2.1.1.2. تعیین اولویت هایی که توجه به آن ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، دشمن را در آسیب رسانی به استحکام داخلی تضعیف می کند.
5.2.2. تحقق عدالت حداکثری: عدالت را برخلاف سایر مسائل نمی توان گاهی انجام داد و گاهی خیر. عدالت باید در همه سطوح، هم زمان و همیشه در حال حرکت به سمت اقامه باشد. تحقق عدالت حداکثری به معنای ارتقاء تکنولوژی مقابله ما با دشمن است که در صورت تحقق، سریعا سرمایه های اجتماعی نظام مقابل را به چالش کشیده و الگویی مطلوب برای پیروی در زندگی به جهانیان از جمله مردم همان دشمن متخاصم ارائه می کند. این کار، ساختارهای بنیادین سایر کشورها را با شک و تردید جهت تغییر مواجه می سازد و عمق نفوذ ما را در جهان افزایش می دهد. در نتیجه، آیه شریفه «ترهبون به » ظهور می کند.
6. پس عدالت اجتماعی هم یکی از بزرگترین اهداف تهاجم دشمن و هم یکی از بزرگترین ابزارهای مقابله با دشمن است. بزرگترین هدف است چون می خواهد استحکام داخلی ما که بعدی از آن عدالت است را نابود کند. بزرگترین ابزار مقابله است چون اگر عدالت اجتماعی رقم بخورد، عمق نفوذ ما در جهان تامین شده و بنیان ها و زیرساخت های فکری و عملیاتی دشمن فرو خواهد ریخت. اگر عدالت اجتماعی ضربه بخورد، اعتماد به کارامدی نظام و ماهیت انقلابی-اسلامی آن از بین میرود اما اگر عدالت اجتماعی تحقق یابد، قدرت نرم دشمن از بین خواهد رفت.
7. در ادامه، بیاناتی از مقام معظم رهبری ارائه می شود که در آنها، صراحتا به رابطه عدالت اجتماعی و مدیریت جهادی مبتنی بر نگارش فوق، توجه شده است:
7.1. انبیاء در طول تاریخ در کنار مظلومان قرار گرفتهاند؛ یعنی برای عدالت عملاً پیکار کردند... با طواغیت مواجهاند، با مترَفین مواجهاند، با ملأ مواجهاند؛ که همه اینها جزو طبقات ستمگرند... پیغمبران در معارضه بین ظالم و مظلوم، همیشه در طرف مظلوم قرار گرفتند؛ یعنی برای عدالت وارد میدان شدند و جنگیدند... حکما دربارهی عدالت حرف زدند؛ اما خیلی اوقات مثل بسیاری از روشنفکرانِ گوناگون حرفهائی میزنند، ولی در مقام عمل وارد میدان نمیشوند... انبیاء اینجور نبودند؛ ...
عدالت یک ارزش مطلق است؛ یعنی هیچ جا نداریم که عدالت بد باشد. خب، در جمهوری اسلامی این وضعیت وجود داشته، سرلوحه دغدغههای نظام از اول انقلاب بوده؛ در بخش اجرای عدالت، انصافاً کارهای زیادی هم انجام گرفته؛ لیکن راضی کننده نیست... آن چیزی که ما نیاز داریم، آن چیزی که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثری است؛ نه صرفاً در یک حد قابل قبول؛ نه، ما دنبال عدالت حداکثری هستیم؛ ما میخواهیم ظلم در جامعه نباشد. ... (بیانات مقام معظم رهبری 27/2/1390 دومین نشست اندیشه های راهبردی)
7.2. عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنى باید شما براى خدا و اجر الهى دنبال عدالت باشید؛ در این صورت مىتوانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بُعدى است (در جمع هیات دولت 1384: عدالت، معنویت، عقلانیت).
7.3. اما از همه اینها خطرناکتر براى امیرالمؤمنین، قاسطین بودند؛ کسانى که اهل بناى ظالمانه در حکومت بودند... براى اینکه اصل عدالت را بکوبند و ارزش عدالت را که محور حکومت امیرالمؤمنین بود، از یادها ببرند، آمدند ارزش اسلامى دیگرى را - که البته اهمیت آن بهمراتب کمتر از ارزش عدالت است - در مقابل امیرالمؤمنین عَلَم کردند....
امروز هم در مقابل نظام اسلامى، نظام استکبارى غرب و در رأس آن امریکا قرار دارد که با عدالت دشمن است و عدالتستیز است. نه اینکه دنبال عدالت نیست؛ با عدالت بد است... لذا در مقابل ارزش عدالت و براى کمرنگ کردن آن در دنیا دمکراسى و حقوق انسان را مطرح مىکنند...
اصل، عدالت است... انتظار حجّت قائم ارواحنا فداه که انتظار دیرپاى همیشگى شیعه بوده، در درجه اوّل براى این بوده است که عدالت در دنیا استقرار پیدا کند: «یملأ الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملأت ظلماً و جوراً». همه چیز بعد از عدالت است....
البته دنبال عدالت بودن، هزینهها و دردسرهایى دارد و موجب دشمنى قشرهایى هم مىشود... (خطبههای نماز جمعه تهران 1382).
7.4. در همه بخشهاى زندگى باید سعى کنیم اثرى از بىعدالتى نماند - آن روز است که جمهورى اسلامى خواهد توانست به همه مردم دنیا و به همه امتهاى اسلامى، به عنوان الگوى حقیقى اسلام، خودش را نشان دهد (خطبههای نماز جمعه تهران 1379).
7.5. اسلام دو وسیله دیگر دارد که با کمک این دو وسیله مىتواند بر همه ادیان عالم پیروز شود؛ همه دلها را جذب کند و همه منطقهاى پوشالى مقابل خود را شکست دهد. آن دو وسیله چیست؟ یکى، عبارت است از منطق قوى و استدلال محکم و دلایل متقن که اسلام از آن برخوردار است. دیگرى، عبارت از عدالت به معناى حقیقىِ کلمه و به صورت مطلق است. این، دو ابزار براى پیشرفت اسلام است.
7.6. ما بدون یک تحوّل اخلاقى عمیق و گسترده، نخواهیم توانست عدالت اجتماعى را آنطورى که مورد نظر اسلام است، انجام دهیم. عدالت، عدّهاى را زخمدار و ناراضى مىکند. عدالت، کسانى را که درصدد سوءاستفاده از اموال عمومىاند، به اعتراض وامىدارد. آن کسانى هم که در این مواقع اعتراضى مىکنند، کسانى نیستند که دستشان به جایى نرسد. کسى که امکانات و ثروت دارد، مىتواند مسأله درست کند. دشمنان خارجى هم به این طور آدمها کمک مىکنند (در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی 1376).
7.7. برای عدالت است که خدای متعال جهاد را بر مسلمانان واجب کرده است. مخصوص اسلام هم نیست؛ جهاد در همهی ادیان الهی وجود داشته است (دیدار مسوؤلان نظام عید مبعث 1389).