مزیت جمهوری اسلامی؛ به دنبال ادامه نهضت عدالت خواهانه توحیدی انبیاء
فکر نمی کنم کسی مدعی تحقق کامل عدالت در جمهوری اسلامی باشد. بلکه جهت کلی
نظام عدالت خواهی است و البته عدالت خواهی در اذهان به صورت کلی مورد اجماع
اما در مصداق محل اختلاف همگان است و حتی هیچ ظالمی، مدعی بی عدالتی نیست.
اما دستاوردهای جمهوری اسلامی را نباید در آب و علف زندگی جستجو کرد. این
را عمده حکومت های غیراسلامی هم دنبال می کنند بلکه این از بدیهیات نظام
اسلامی است.
پس فرق ما با سایر حکومت ها در چیست؟
جواب نمی دهم.
فقط یک اشاره می کنم که در کل تاریخ بشری، گویا از نوح علیه السلام به بعد،
شریعت و کتاب و ... وجود دارد (دقیق نمی دانم). همواره این پیامبران برای هدایت مردم به
توحید در مبارزه با ظلم طاغوت بودند و استقرار حکومت عدل وعده آنان.
اکنون پس از هزاران سال که صرفا چند حکومت دینی داشتیم (یوسف و سلیمان و
داوود و پیامبر خاتم و امیرمومنان و امام مجتبی)، تیری از صدر اسلام بر قلب
جاهلیت مدرن نشست و این تفکر را زنده کرد که می توان حکومت اسلامی داشت.
می توان حکومت دینی داشت. احیاء این تفکر یعنی قیام علیه همه مادی گرایی و
دنیاگرایی شرق و غرب. این یعنی مواجهه علیه زیرساخت تمدنی جهان کنونی.
مزیت جمهوری اسلامی، نه در تامین معیشت (که البته واجب است) بلکه در احیای
حیات دین در هدایت جامعه به صورت اجتماعی و از مسیر حکومت است.
هر چه تبلور اسلامی جامعه و حکومت بیشتر باشد، تخریب دنیای مادی و ارائه بدیل زندگی سریع تر پیش می رود و الا بالعکس.
اما سختی کار این است که حکومت اسلامی بر گرده اراده و هزینه مردم بنا و
اداره می شود. هر چه مردم بیشتر اسلام واقعی را در عمل بخواهند و آن را
محقق کنند، به هدف نزدیک ترند. گرچه افتان و خیزان می رویم و در قطار
مشکلاتی است اما قطار همچنان در ریل کلی خود در حرکت است.
اقتدار بین المللی ما و علت اصلی دشمنی مستکبرین نیز همین جهت گیری کلی ماست.
میزان استقامت ما در مواجهه با بیرون و میزان استحکام داخلی ما که محور اصلی آن
عدالت اجتماعی است ابزار موفقیت در حاکمیت دین و مبارزه با طاغوت و
استکبار است. باور کنیم که در مبارزه هستیم. حتی اگر نخواهیم هم، با ادعای
خود، راه تنفس مستکبرین را گرفته ابم، با همین ادعاست که انقلاب های دنیا
از ما الگو گرفتند.
اقتدار ما از استکبارستیزی و مقاومت درونی مردمی ماست. اقتدار و
امنیت داخلی و خارجی از نقطه های برجسته است. در عین حال به لحاظ فرهنگی و
تمدنی هنوز بسیار مانده تا به جامعه اسلامی دست یابیم و این به شرط التزام
به اسلام محقق می شود نه به شرط تقلید کورکورانه از غرب و شرق. هر چه
نداریم از عدم التزام مسوولان و مردم به اسلام و حاکمیت اجتماعی اسلام است.
در این 35 سال در این مسیر افتان و خیزان رفته ایم. حکومت اسلامی احیا
شده که آمال انبیاء و ائمه بوده است اکنون پس از 1400 سال امکان حیات مجدد
یافت. پس بکوشیم ماهیت و جوهره آن را حفظ کنیم.
حرف بسیار و ادله دینی آم هم فراوان.