در این گزارش، حکمرانی سند آموزش 2030 و مسئله تضعیف استقلال و حاکمیت ملی در عرصه آموزش مورد بررسی قرار گرفته است.
بر اساس تجربه چند جلسه که مسئولین و کارشناسان آموزش و پرورش در آن حضور داشتند به نکاتی رسیدم که شاید برای شما هم مفید باشد. اگر بخواهید در موضوعی، ارائه موفقی داشته باشید باید:
زمان
آموزش یعنی ساعات اختصاص یافته به کل فعالیت های آموزشی. این مسئله به ظاهر ساده، دارای پیچیدگی های اجرایی بسیاری است.
· مولفه های اصلی تنظیم ساعت
o ساعات آغاز و پایان روزانه فعالیت مدرسه
o ساعات آموزشی مدرسه در طول یک سال
o الگوی تقویم تحصیلی (آغاز و پایان سال تحصیلی، میزان تعطیلات، نحوه توزیع تعطیلات)
· مولفه های فرعی
o ساعات روزانه
o تعداد روزها
o تعداد ساعات در هفته
o تعداد هفته های آموزشی در طول یک سال
چه چیزی بر تنظیم ساعات موثر هستند؟
· مسائل زیستی
· مسائل روانشناختی
· مسائل اجتماعی و فرهنگی مثل ترافیک و ساعات اداری و تعطیلات، حمل و نقل عمومی، اشتغال والدین، سبک زندگی مثل ساعت خواب، فعالیت های موسمی منطقه ای
· مسائل آموزشی و پرورشی: حجم محتوای کتب، شیوه تدریس و ....
· مسائل دینی مثل سبک زندگی دینی و ماه رمضان و ...
· مسائل اقلیمی-جغرافیایی مثل تفاوت افق و تفاوت های آب و هوایی
تعطیلات: مثلا باعث می شود که فراگیر در شروع سال تحصیلی حدود یک ماه را به تلاش برای یادآوری مباحث سال قبل می پردازد چون وقفه افتاده است.
حدود 32 درصد دانش آموزان کشور در مدارس خاص تحصیل می کنند. مدارس خاص عبارتند از استعداد درخشان، نمونه دولتی، ایثارگران، شاهد و .... . این مدارس انواع بسیاری دارند که برخی به خاطر مسائل جغرافیایی تشکیل شده اند مثل مدارس عشایری و خارج از کشور، برخی دارای برنامه خاص هستند مثل مدارس ورزش، برخی به جهت ساختار مدیریتی مثل مدارس هیئت امنایی و ... . اما ریشه بحث کجاست؟ مسلما نمی توان ریشه واحدی برای شکل گیری و ظهور این مدارس بیان کرد. بنابراین لازم است تا خاستگاه این مدارس طبقه بندی شوند.
از سوی دیگر اکنون این تنوع مسائلی را پیش روی جامعه آموزشی قرار داده است. در بحث پیرامون تنوع باید در نظر داشت که تنوع آموزشی به نظر می رسد که امری درست و پسندیده است. چرا که نیازها، استعدادها و انتخاب ها متفاوت هستند و عدالت اقتضا می کند در شرایط نابرابر موجه، نابرابر و متفاوت عمل کنیم. اما باید توجه داشت که تنوع مدارس صرفا یکی از روش های تنوع آموزشی است. در عین حال برخی از انواع مدارس هیچ نوع تفاوت آموزشی را بازتاب نمی دهند. از یک سو باید به تفات در نیازها و استعدادها و انتخاب های آزادانه توجه داشت و از سوی دیگر به فرصت برابر، امکان استفاده از فرصت برابر، توازن و تعادل کلی نظام آموزشی و به تبع موقعیت های اجتماعی آتی، تامین حداقل قابل قبول از کیفیت آموزشی باید توجه کرد.
مسلما تنوع آموزشی در شرایط کنونی نیازمند وجود معلمان و ستادی است که بتوانند در یک مدرسه، متفاوت عمل کنند و چنین ظرفیتی فعلا مشاهده نمی شود. گرچه می توان به صورت آزمایشی در مدارس مستعد این امر، اقدام به آزمایش کرد. در نتیجه فعلا تنوع مدارس را می پذیریم. اما برای حل مسئله و تحلیل مسئله تنوع مدارس باید به چند نکته توجه داشت:
1. مسئله تنوع مدارس مثل همه مسائل اجتماعی، جزیره ای جدا نیست. پس باید در ارتباط با سایر مسائل تحلیل شود. لذا تعیین مرز مسئله اهمیت دارد. تنوع مدارس با مسائلی نظیر، مشارکت مردمی، تامین مالی و مالکیت مدارس، شغل، انتظارات اجتماعی، مدیریت و سیاستگذاری علم در کشور،تربیت، برنامه درسی و .... در ارتباط است.
2. گرچه نمی توان فعلا به تنوع آموزشی به صورت بنیادین پرداخت اما جهت گیری تنوع مدارس باید به سمت تنوع آموزشی باشد.
3. انواع مدارس را باید ضمن تحلیل انفرادی، در تعامل با هم نیز مورد ارزشیابی قرار داد چرا که دچار تعارض کارکردی می باشند و بر هم اثر می گذارند.
4. متاسفانه در این زمینه با نقص جدی گزارشات کارشناسی و پژوهش های علمی مواجه هستیم. برای بحث پیرامون تنوع مدارس، لازم است پژوهش های بسیاری، کمک کار تصمیم سازی قرار گیرد. شاید گزارشات و پژوهش های در دسترس پیرامون این مسئله را نتوان به عدد انگشتان دست ها دانست. بنابراین تصمیم سازی و تصمیم گیری بدون پختگی کارشناسی، در لبه پرتگاه خواهد بود.
5. در استفاده از تجارب سایر کشورها، باید ضمن شناخت انواع مسیرها، به شدت احتیاط کرد و بدون ارزشیابی هدف مدار، اقتباس صورت نگیرد.
بسیار دیده میشود که فراگیران از ناکارآمدی عناصر و نظام آموزش گله دارند. از سوی دیگر، اساتید نیز فراگیران را مساعد یا متمایل به یادگیری نمیدانند. نهایتاً برآورد و ارزیابی هر دو از آموزش، عدم تحقق نتایج و بیفایدگی تلاشهای طرفین است. در این بین باید جستجو کرد که مسئله اصلی چیست؟ کدام عنصر در آموزش وجود دارد که آن را کارا میکند و در صورت فقدان، آن را از حیز انتفاع ساقط میکند؟
برخی معتقدند که فراگیران، انگیزه فراگیری ندارند، استاد محتوا یا شیوه تدریس درستی در پیش نگرفته است، استاد به جای ارائه یکطرفه و با هدف القاء مفاهیم باید زمینهساز و هدایتگر آموزش باشد، موضوع درس موضوع فاقد اهمیتی است، نسبت درس با سایر دروس یا عناصر زندگی فرد مشخص نشده است و .... .
چکیده:
از جمله مشکلات شهرها و در سطحی وسیع تر در حوزه ملی، عدم تجانس خروجی نظام آ.پ و نیازهای جامعه پیرامونی این نظام است. در واقع باید گفت که مسائل و محتوای آموزشی نظام آ.پ تامین کننده نیازهای جامعه در سطوح ملی تا محلی نمی باشد. نقطه اهرمی حل این مساله را باید در نیاز سنجی آموزشی و برنامه ریزی درسی، فرهنگ سازی و آموزش شهروندی جست و جو کرد.
شهرداریها به عنوان مراکز مدیریت شهری که بر مسائل شهر اشراف داشته و نیازهای روز و بومی را در اختیار دارند و از دیگر سو به عنوان یک مرکز فرماندهی امکان هماهنگی پتانسیل های شهری و کاربست آنها را دارند، می توانند با ایجاد یک نقش فعال در تامین نیازهای فعلی و آتی شهر از طرق مختلف گام برداشته و مسلما در این مسیر نیازمند هماهنگی با سایر نهادها می باشند. از جمله این نهادها که می توان از آن به عنوان یک نقطه کلیدی در تحولات شهری نام برد مدارسی هستند که افراد جامعه آتی شهرها را در قالب نظام تعلیم و تربیت شکل می دهند.
در این مقال می خواهیم به نقش و جایگاه شهرداری ها در حل مشکلات شهری و ایجاد فرصتهای جدید از طریق مدل تعاملی با نظام آموزش و پرورش بپردازیم.
کلید واژه: توسعه ایرانی اسلامی، نظام آ.پ، شهرداری، نیازسنجی آموزشی، فرهنگ سازی و آموزش شهروندی