گونه شناسی نظریه های عدالت را از دو بعد فنی و کاربردی
باید مورد بررسی قرار داد:
1.
بعد فنی عبارتست از تطبیق ویژگی های هر گونه شناسی با مباحث
تخصصی و فنی طبقه بندی
2.
بعد کاربردی عبارتست از بررسی میزان و نحوه فایده مندی مقسم
هر گونه شناسی. هر گونه شناسی با توجه به مقسمی و برای هدفی خاص تدوین شده است. پس
با توجه به نیاز پژوهشگر و خط مشی گذار، امکان جعل جدید یا استفاده از گونه شناسی
های دیگر وجود دارد.
تا کنون گونه شناسی های (گونه شناسی نظریه ها یا مقسم ها)
متعددی ارائه شده یا امکان طرح دارند:
1.
کونو
2.
سندل
3.
استربا: مکاتب فلسفه سیاسی
4.
گرینبرگ: عدالت سازمانی
5.
توسلی: مبانی نظری عدالت اجتماعی
6.
واعظی: تاریخی – مکتبی
7.
گونه شناسی مبانی فلسفی
8.
گونه شناسی مساله نظریه پرداز
به نظر می رسد باید همه نظریه ها و گونه شناسی ها یا مقسم
شناسی ها را از منظر دو بعد فنی و کاربردی مورد بررسی قرار داد. سپس با توجه به
هدف و نیاز پژوهشی یا سیاستی، از آنها استفاده کرد یا در صورت عدم کفایت گونه
شناسی های موجود، گونه شناسی جدیدی وضع نمود.
با توجه به کلیه مطالب فوق، میتوان با مرور نظریه های
عدالت و گونه شناسی های مطرح شده، همه مقسم های ممکن برای استفاده در گونه شناسی
نظریه های عدالت را در 7 دسته تقسیم بندی کرد. این مقسم ها قبلا در مقاله ای با
نام درآمدی بر جایگاه الگوریتم حل مساله در روش شناسی عدالت پژوهی بیان شده اند:
1.
مبانی فلسفی شامل:
1.1. هستی شناسی: بعد
حقیقت-ادراک
1.1.1.
معرفت شناسی و روش شناسی (شامل: مبدا درک عدالت، روش شناسی
دستیابی به اصول عدالت، تعمیم گرایی یا زمینه گرایی، وحدت گرایی و کثرت گرایی)
1.1.2.
ارزش شناسی (شامل: چرایی و معقولیت عدالت اجتماعی، وجه
التزام به عدالت، مطلق یا مشروط بودن فضیلت عدالت، نتیجه گرایی و وظیفه گرایی و
فضیلت گرایی، نسبت عدالت با سایر فضایل اجتماعی)
1.1.3.
انسان شناسی (شامل: غایت و کمال انسان، سرشت انسان، نسبت
فرد و جامعه، اصالت فرد و جامعه، نیازهای فردی و اجتماعی انسان)
2.
زمینه
3.
متغیر تصمیم (شامل: شایستگی بالقوه و بالفعل، عمل، عملکرد،
نیاز و کرامت، نیت)
4.
متغیر توزیع (شامل: قیمت، مطلوبیت کل و نهایی، مقدار، نسبت
مطلوبیت به قیمت، احترام، قدرت، دسترسی، اطلاعات و ...)
5.
زمان (شامل: قبل از شروع و عدالت تکوینی، توزیع و دور اول،
دورهای بعدی بازی، دورهای مستمر)
6.
نتیجه (در سطح خرد: برابر، تناسب برابر و نابرابر- در سطح
کلان: توزان کل، عدم توازن کل)
7.
بازیگران (از حیث قدرت مثل یک طرف بازی قدرت، دو طرف قدرت
یا نفر سوم قدرتمند- از حیث نقش اجتماعی مثل دولت، مردم و .... )
اکثر گونه شناسی های موجود، این مقسم ها که جنس نظریه ها را
مشخص میکنند، نادیده گرفته و با هم خلط کرده اند. در صورت گونه شناسی (تک وجهی یا
چند وجهی و پیچیده) بر اساس مقسم های فوق، میتوان هر نوع تصمیم گیری و بهره
برداری از گونه شناسی صورت داد.