صدای پای عدالت

صدای پای عدالت
در این وبلاگ تلاش دارم در سه حوزه مطالبی را در دسترس مخاطبان محترم قرار دهم:
1. عدالت اجتماعی
2. خط مشی
3. آموزش و پرورش
این سه، محور فعالیت های بنده در مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام است.
کمیته پژوهشی کنگریه شیخ مرتضی انصاری کتابی به نام کتاب العداله را زیر نظر محمد علی انصاری استخراج کرده است. این کتاب که گویا برگرفته از مکاسب جناب شیخ انصاری است، به بحثی فقهی در باب عدالت پرداخته است. کتاب ابتدا معانی مختلفی از مساله عدالت را طرح نموده و ضمن نقد و بررسی آن ها طریقه اثبات عدالت را بیان می کند. موضوع عدالت در این کتاب حول عدالت فقهی فردی است.
در ابتدای کتاب سه تعریف و نگاه به عدالت بیان می شود که ادامه کتاب هم از همین مدخل، آبشخور گرفته است:
1. عدالت حالتی نقسانی است که ملازم تقواست و همان ملکه اخلاقی به حساب می آید که به تقوا منجر می شود.
2. مجرد ترک معاصی و به طور خاص ترک کبائر و عدم اصرار بر صغائر را گویند. در این معنا نیازی به ملکه اخلاقی نیست. بلکه نوعی استمرار عمل است.
3. بر خلاف معانی قبل، نوعی استمرار اجتناب از معاصی است که بر آمده از ملکه اخلاقی است. در حالت اول ممکن است ملکه باشد اما معصیت هم رخ دهد. یعنی ملکه اجتناب از معاصی با خود اجتناب ملازمه ای ندارد. در معنای دوم هم بدون ملکه می توان ترک معاصی کرد یعنی ترک هم نیازی به ملکه ندارد. اما در قول سوم استمرار ترک و اجتناب باید ناشی از ملکه باشد که حالتی خاص از ملکه اخلاقی و استمرار بر ترک معصیت است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۵:۲۹
محمد صادق تراب زاده جهرمی

      متولد 1921 در نیویورک/ 84 ساله / وفات 2006

در جنگ جهانی دوم، در واحد توپخانه و پلیس نظامی به خدمت ارتش درآمد. استاد بازنشسته جامعه شناسی و مدیر بازنشسته انستیتو پژوهش های اجتماعی و جمعیتی Social and Demographic Research Institute (SADRI) بود. دکترای جامعه شناسی خود را در سال 1951 از دانشگاه کلمبیا گرفت. تا قبل از اینکه در سال 1974 به عضویت هیات علمی دانشکده جامعه شناسی درآید، در دانشگاه های هاروارد، شیکاگو، جان هاپکینز صاحب کرسی شد. عضویت هیات علمی شیکاگو و نهایتا دانشگاه ماساچوست را در کارنامه دارد.بیش از 200 مقاله و 40 کتاب تالیفی دارد که یکی از کتبش پیرامون رابطه فرزندان و والدین را با همسرش Alice S. Rossi نوشت.  وی در حوزه های مختلفی قلم زده است: آوارگی و بی خانمانی، کارایی برنامه های اجتماعی، جرایم مسلحانه، روابط خانوادگی، مالکیت مسکن، کارایی برنامه های اجتماعی در حوزه هایی نظیر فقر، گرسنگی و زندان.

او 55 سال زندگی مشترک خود را با همسرش که استاد جامعه شناسی بود را وداع گفت. از وی سه فرزند (, Kris, Nina and Peter) و 6 نوه به یادگار مانده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۸:۲۵
محمد صادق تراب زاده جهرمی
جامعه بین المللی عدالت پژوهی برای سال 2016، دو نفر را به عنوان برندگان جوایز خود انتخاب نمود:

ISJR Lifetime Achievement Award for 2016: Faye Crosby

http://psychology.ucsc.edu/faculty/singleton.php?&singleton=true&cruz_id=fjcrosby

 

ISJR Early Career Contribution Award for 2016: Mitch Callan

 https://www.essex.ac.uk/psychology/staff/profile.aspx?ID=2415

 هر دو اثر به صورت رسمی در کنفرانس دوسالانه آتی این جامعه بین المللی که در 20-23 جولای در دانشگاه Kent انگلستان برگزار می شود، ارائه خواهند شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد صادق تراب زاده جهرمی
مقاله: مک فرسون (1987)، ظهور و افول عدالت اقتصادی، از کتاب مجموعه مقالات عدالت اقتصادی، ترجمه محمد نعمتی و همکاران، نشر دانشگاه امام صادق علیه السلام: صص27-51

این مقاله سعی دارد تا پیرامون آینده احتمالی مفهوم عدالت اقتصادی بحث کند. وی این آینده و سیر گذشته تا کنون این مفهوم را در پرتو تحولات و تطورات اجتماعی و اقتصادی تحلیل می کند. از منظر او، عدالت اقتصادی هم زمان با طرح نظام بازار و تقابل آن با نظام تولید و توزیع سیاسی ظهور کرد. در قرن 17 و 18 به دلیل حاکمیت نگاه بازار دچار افول شد. از میانه قرن19 تاکنون، حرکتی افتان و خیزان داشته است و به دلیل فراگیر شدن تفکر بازار تخصیصی، موفقیت و ماندگاری برای این مفهوم در آینده متصور نیست.
نکاتی چند از این مقاله ارائه می شد که ضمن آن نقدهایی نیز طرح خواهد شد:
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۵:۰۸
محمد صادق تراب زاده جهرمی

کتاب «گزارش ناخوانده» را ببینید:

http://gozaresh-nakhande.ir


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۴
محمد صادق تراب زاده جهرمی

1. لطفا معادل لاتین تحریم های هسته ای را در قوانین تحریمی امریکا بیان کنید. اگر  قوانین تحریمی مراجعه کنید چیزی به نام تحریم هسته ای نداریم. لیست تحریم های امریکا رو می تونید در سایت ofac ببینید.

بنابه تعریف شورای امنیت تحریم هسته ای نداریم بلکه تحریم موشکی و هسته ای داریم به نام منع اشاعه. پس اگر هسته ای هم حذف شود، موشکی می ماند.

a proliferation-sensitive nuclear and ballistic missile programmes-related embargo

لینک

2. تحریم ها موضوعاتی دارند که عمده تحریم ها چند موضوعی هستند: هسته ای و موشکی (منع اشاعه)، حقوق بشر، تروریسم ... . پس به فرض که تحریم هسته ای برداشته شود، همان تحریم به دلیل موشکی ادامه می یابد مثلا بانک مرکزی یا بانک رفاه کارگران، منع اشاعه و ....
3. فرض کنید قرار بر مذاکره باشد. باید بین حقوق، دستاوردها و منافع تمایز قایل شد. کسی که حقوق خود را سلب نمی کند بلکه بر سر منافع و تا حدی از دستاوردها چانه می زند. بماند. نمی خواهم وارد جنبه فجایع مذاکره و ضررهای هسته ای بگویم.
4. گفته می شود اینکه کار به بده بستان کشیده، حاصل سیاست های گذشته است. این حرف را قطعا و کاملا غلط می دانم. صحبت های دکتر جلیلی را قرار دادم تا جوابش را ببینید.
اولا که این امر حاصل سیاست و وادادگی دولت جدید است. در مذاکرات قبل از دولت فعلی قرار بود گام به گام تحریم ها رو برداریم. در آخرین مذاکرات، هم غنی سازی 20 درصد رو پذیرفتند و هم رفع برخی از مهمترین تحریم ها مثل بانک مرکزی که موضوع غیر هسته ای داشت. اما 5+1 اجرای این کار را به بعد از انتخابات گذاشت و زمانی که دید دولت جدید مشی دیگری دارد و حاضر است امتیاز بدهد، از اول شروع کرد و نه از ادامه قبل. پس وادادگی تیم فعلی را به پای تیم قبلی نگذارید.
دوما دولت جدید یک دولتی است که نه بر مبنای منطق و محاسبه بلکه بر مبنای جنگ روانی امورش را پیش می برد. آنها وضعیت اقتصادی کشور را و نارضایت از وضع اقتصادی را بهانه کردند و گفتند که بهبود صرفا از راه تعامل با جهان و کدخدا و به عبارت دیگر امریکا صورت می گیرد. موانعی وجود دارد برای تعامل که یکی هسته ای است. سپس هسته ای را مقابل اقتصاد قرار داد و شعار داد که اگر سانتریفیوژ قرار است بچرخد چرخ اقتصاد هم باید بچرخد. سپس گفت که ما می رویم برای تعامل از مسیر مذاکره. در مذاکره هم بده بستان داریم. ما هم هسته ای رو می دهیم و اقتصادمان درست می شود.
پس اولا سیاه نمایی وضع اقتصادی بیش از آنچه که بود.
دوم اینکه مقابل قرار دادن هسته ای و اقتصاد که الان در ذهن همه پذیرفته شده است.
سوم اینکه با تعامل با امریکا می توان بهبود اقتصادی ایجاد کرد. در حالی که راه علاج بهبود مدیریت و تولید داخل و اقتصاد مقاومتی است
چهارم مذاکره را به بده بستانی تعبیر کرد که باید از حق خود گذشت. اصلا در تیم قبلی حقی داد و ستد نشد. بلکه بحث بر سر منافع هسته ای بود نه حق ما. دوستان بستند که بدهند برود. مفصل است. نگاه به مذاکره را هم اینگونه در اذهان جا انداختند.

درسته که وضع اقتصادی مشکل دارد و داشت اما توجیهی برای وادادگی نیست. در کشور دو نگاه وجود دارد و اصل و ریشه داستان به آن بر می گردد. نگاهی که می گوید اگر با استکبار نه دنیا، تعامل! کنیم مشکلات حل می شود و امید به خارج دارد و داخل را اصلا حساب نمی کند مثل همین دولت بیم و مذاکره به جای امید و تدبیر. دوم هم نگاه مومن به توان داخل و اینکه امید به داخل دارد و البته قایل به تعامل با دنیاست نه مستکبرین. مذاکره با مستکبرین هم به قولی هوشمندانه پیش می رود تا پوزه آنها را به خاک بمالد نه اینکه التماس کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۶
محمد صادق تراب زاده جهرمی

روایت مهم دکتر جلیلی از مذاکرات سابق هسته ای ر از اینجا ببینید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۸
محمد صادق تراب زاده جهرمی

مطلب ذیل را دوستی عزیز در باب مسائل روز کشور نوشته اند که خواستم منتشر کنم البته بدون نام:

-    یک بحث دو دو تا چهار تایی ساده... تحریم کرده اند، همه چیز گران شده است. چرا بی خودی وقتی زورمان نمی رسد برای قلدرها شاخ بازی در بیاوریم؟! اصلا چه کار به کارشان دارید؟ بگذارید مردم زندگی شان را بکنند. این همه آدم در کشورهای دیگر دارند راحت زندگی می کنند. چرا نمی گذارید مردم لبخند بزنند و خوشحال شوند! چرا از رفع تحریم ها ناراحت هستید! از تحریم ها چه سودی به شما می رسد که نگران رفع آن هستید؟ مذاکره یعنی بده بستان. خب مگر می شود تحریم ها را بدون هزینه و بدون امتیاز دادن برداشت. بگذارید مردم نفس راحت بکشند...

-    این یک مقدمه ژورنالیستی برای جذب مخاطب نیست. واقعیتی است که بخشی از جامعه این گونه فکر می کنند و البته خرده ای به ایشان وارد نیست. شاید طرز بیان انتقادات و البته فشارهای تبلیغاتی باعث شده است که منتقدان مذاکرات این طور برچسب بخورند. اما حقیقت ماجرا این است که منتقدان دولت هم، همین را می خواهند: راحتی مردم، رفاه مردم، ارزانی و اگر بشود رفع تحریم ها! اما نمی دانم که چه شده است که این گونه تبلیغ می کنند که منتقدان مخالف برداشتن تحریم ها هستند، مخالف شادی و رفاه و خنده مردم هستند، مخالف تعامل با دنیا(!) هستند! مگر می شود ایرانی بود و از راحتی مردم کشور لذت نبرد؟ مگر می شود ایرانی بود و دنبال بهتر بودن معیشت و زندگی مردم به ویژه قشر مستضعف و آسیب پذیر نبود؟ اینها که از بدیهات است! چرا برخی ها تصویری داعشی(!) از منتقدان ترسیم می کنند که دغدغه شب و روزشان این است که بروند امریکا را زیر پا له کنند؟! یک دسته آدم های جنگ طلب و خشن که مثلا نگرانی شان نشست و برخاست با امریکایی هاست و هیچ کاری هم به منافع کشور و معیشت مردم شان ندارند!

-    می گویند انسان ها دو دسته اند: کسانی که از تجربه دیگران استفاده می کنند و کسانی که تجربه ای برای دیگران می شوند! دسته اول افرادی هستند که از تجربه دیگران درس می گیرند و آنچه که قبلاً آزموده شده را دوباره امتحان نمی کنند. اما دسته دوم به هیچ وجه حاضر نیستند از تجربه دیگران استفاده کنند و باید همه چیز را خود تجربه کنند. به همین دلیل هزینه های سنگین و بعضاً جبران ناپذیری در زندگی شان می پردازند؛ هزینه هایی که ممکن است دامن اطرافیانشان را هم بگیرد. این افراد با وجود این که بارها و بارها چیزی را آزموده اند، اما به دلایل مختلف باز هم می خواهد تجربه عینی کنند.

-    مردم ما هم در انقلاب خیلی چیزها را تجربه کردند. برخی ها از این تجربه ها هم به انتخاب خودشان بوده. تجربه هایی که بعضی هایش هزینه های سنگینی داشت، مثل قضیه بنی صدر. «بنی صدری که مستقیماً در سقوط قصرشیرین و خرمشهر دست داشت. حدود چهل روز، پاسداران و مردم در خرمشهر استقامت کردند ولی او حتی یک قبضه اسلحه سنگین به خرمشهر نفرستاد؛ بلکه دستور داد که همه اسلحه های سنگین از جزیره آبادان نیز خارج شود. گویی می‌خواست به عراقی ها امتیاز بدهد و پس از مرگ امام با آنها در پشت میز مذاکره بنشیند و مسئله جنگ را حل کند و به عنوان یک قهرمان به تهران برگردد و اوضاع را قبضه کند.»(آیت ا... خلخالی) اما جالب اینجاست که امام خمینی در همان زمان رای و نظری متفاوت داشت: «و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.» خیلی جالب است... رهبر جامعه که باید رهبری کند، باید امر و فرمان به هدایت جامعه بدهد نظرش متفاوت و مخالف با آنچه عمل می شود هست... اما چرا؟ ... مهم ترین دلیل رشد جامعه، افزایش تجربه جامعه و ایجاد بینش و بصیرت بود. تجربه ای شد و البته هزینه ای... گذشت... برگ برگ دفتر تجربیات انقلاب پر است از این ماجراها... از هزینه ها و تجربه ها...

-    چرخ روزگار چرخید و افرادی منتخب مردم شدند که مشی متفاوتی را در پیش گرفتند. تحریم ها اقتصاد کشور را دچار مشکل کرده بود؛ اما مشکل تر از آن ایرادات داخلی بود. در هر حال راهکار حل مسائل در بیرون کشور جستجو شد... از رهبری جامعه در خواست مذاکره با آمریکا را کردند، آن هم با اصرار و پافشاری:

  گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند. (12/8/1392)

  گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید. (28/11/1392)

-    به خواست و پافشاری و اصرار دولت جدید و با وجود عدم وجود اعتماد به طرف مقابل، مخالفتی با مذاکرات نشد. البته در چارچوب و خطوط قرمزی که همگی آن در جهت منافع ملی، رفاه و امینت و آسایش مردم هست... رهبری انقلاب که انبوهی از تجربه از رفتارهای آمریکا، چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب را در اختیار دارد به صراحت از بی نتیجه بودن سرانجام مذاکرات و عدم امکان دست یابی به نتایجی که منافع ملی و مردمی را در بر داشته باشد، سخن می گوید و دلیل اصلی آن را تجربه خود معرفی می کند

  من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ی با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. (20/1/1394)

  من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید. (12/8/1392)

-    کارنامه دشمنی آمریکا با مردم ایران برای همگان روشن است. رفتار فریبکارانه و دروغگویانه آنها در عدم پای بندی به تعهداتشان در همین قرارداد ژنو که سال گذشته بسته شد، دوباره تجربه شد... اما آیا باز هم باید غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی را تجربه کنیم؟ ... مشکلی نیست اما به یاد داشته باشیم هر تجربه ای هزینه ای هم دارد ... خیلی باید مواظب هزینه ها بود، هزینه هایی که نه به نسل دیگر، بلکه در همین زمان و در همین شرایط گاهی اوقات زمان پرداختش فرامی رسد... گاهی اوقات هزینه ها بسیار سنگین و جبران ناپذیرند ... گاهی اوقات هزینه ها فقط برنداشتن تحریم ها و عدم پای بندی به تعهد (همانند ژنو) نیستند ... بهتر نیست از تجربه ها درس بگیریم و آزموده را دوباره نیآزمونیم؟

راستی آمریکایی ها چرا می خواهند از مراکز دفاعی و تجهیزات موشکی ایران بازدید کنند؟ ... این تجربه به هزینه اش می ارزد؟

آیا باز هم باید تجربه کنیم تا باور کنیم: آمریکایی ها غیرقابل اعتمادند.

«آمریکائی‌ها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقی‌اند، هم در برخوردشان صادق نیستند.» (30/4/1392)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۲
محمد صادق تراب زاده جهرمی


در این کتاب به خروجی مذاکرات، بررسی گستره و تاثیر تحریم ها و امکان رفع تحریم و جایگاه توافق در بهبود اقتصاد ایران بحث شده است. 

دریافت
عنوان: ارزیابی بیانیه لوزان از منظر اقتصاد مقاومتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۸
محمد صادق تراب زاده جهرمی


در بیانیه لوزان صرفا چند خط در مورد تحریم ها بحث شده است که در ذیل می آید:

اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.

یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.

اما تحلیل این چند خط را بخوانید:

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۳
محمد صادق تراب زاده جهرمی